- لیس بازی
- بازی که با مسکوکات کنند، قسمی بازی افکندن با سکه
معنی لیس بازی - جستجوی لغت در جدول جو
- لیس بازی
- قسمی بازی و قمار با سکه بدین طریق که سکه را به فاصله ای اندازند و بعد با سکه ای دیگر آن را هدف قرار دهند، شیر یا خط بازی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ظرافت و مزاح و خوشمزگی
عمل کسی که لوس و ننر است. یا لوس بازی درآوردن، لوس شدن ننری کردن
آنکه بالیس بازی کند
با هم بازی کردن بشمشیر
عمل و شغل خرس باز
نوعی بر دو باخت که بوسیله تاس انجام گیرد
حقه بازی، شعبده بازی، عمل طاس باز
مشق با کمان گروهه
(گویش گیلکی) دوالبازی از بازی های گیلانی
خود را به فقر زدن (بدروغ)، همچون لاتها رفتار کردن، قمار بی مایه. قمار بی مایه، خود را به ناداری و فقر زدن بدروغ
نمایش لالی خویش بعمد. یا لال بازی در آوردن، خود را عمدا لال نشان دادن
گرزبازی (زورخانه) نوعی شیرین کاری است در زورخانه و آن عبارتست از بازی کردن و بهوا انداختن و بازگرفتن ورزشکاران میلهای چوبی سبکی را که برای این کار ساخته شده (میل بازی بچالاکی وزبر و زرنگی بیش از نیرومندی احتیاج دارد)
هوس، هوس بسیارداشتن، شهوت پرستی
Brinksmanship
habilidade de arriscar
Risikomanagement
mistrzostwo w ryzykowaniu
мастерство на грани
майстерність на межі
habilidad para arriesgar
habileté à prendre des risques
abilità nel rischio
risicomanagement
जोखिम लेने की कला
keahlian mengambil risiko
מיומנות בסיכון
risk alma yeteneği
ufanisi wa kuchukua hatari
การจัดการความเสี่ยง
ঝুঁকি নেওয়ার দক্ষতা